"بيهوده انکار نکنیم. بهوقتش همه از چنین و چنان کردنهایمان خواهیم گفت و رگباری از منّت را بر سر هم خواهیم باراند. حال ببینید سعدی چه میگوید:
دل در هوست خون شد و جان در طلبت سوخت..
امّا:
با این همه سعدی خجل از ننگِ بضاعت!
خجل ماییم حضرت شیخ با این عاشقی کردنمان."
🏷راوي نامطمئن